سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سکوت عشق
  • حس عاشقی

  •  

    روزهای خیلی طلایی یادته

    روز ترس از جدایی یادته

    روز تمرین اشاره یادته

    شب چیدن ستاره یادته

    شعرهای کتاب درسی یادته

    یادته گفتی می ترسی یادته

    عکسمون تو قاب عکس رو یادته

    بله ی بدون مکث رو یادته

    دستمون تو دست هم بود یادته

    غصه هامون کم کم بود یادته

    چشم نازت مال من بود یادته

    دیدن من غد قن بود یادته

    روزگار قهر و آشتی یادته

    هیچ کس رو جز من نداشتی یادته

    رویاهای آسمونی یادته

    قول دادی پیشم بمونی یادته

    روزهای بی غم قصه یادته

    بیبینم اول قصه یادته

    عصر ابراز علاقه یادته

    خبر خوش کلاغه یادته

    دست گرمت تو زمستون یادته

    شونه من زیر بارون یادته

    واسه ی خنده اجازه یادته

    اونا که میگفتی راز یادته

    یادته فالهای حافظ تو حیات

    یادته قسم‌، جون شاخه نبات

    گل سرخ ها رو نچیدیم یادته

    یه روزی ،‌ هم رو ندیدیم یادته

    شرط هامون سر صداقت یادته

    تو مجازات خیانت یادته

    پنهونی سر قرار رو یادته

    تاخیرات توی بهار رو یادته

    گوش ندادیم به نصیحت یادته

    گشتنت دنبال فرصت یادته

    دستاتو میخوام بگیرم یادته

    راستی تو، بی تو میمیرم یادته

    دونه دادن به کبوتر یادته

    خاطرات توی دفتر یادته

    فال با نیت رسیدن یادته

    طعم قهوه رو چشیدن یادته

    واسه فال قهوه رو خوردن یادته

    روزی صد بار بی تو مردن یادته

    یادته دعا ، یادته دعا زیره طاقیا

    کناره بوته های اقاقیا

    زیر اون درخت گیلاس یادته

    با دو تا شاخه گل یاس یادته

    یادته گفتن راز به قاصدک

    یادته چقدر به هم گفتیم کمک

    فکر بودن توی قایق یادته

    تو به من گفتی شقایق یادته

    پیش هم بودیم نذاشتن یادته

    اونا ما رو دوست نداشتن یادته

    نامه ی بدون امضا یادته

    اسم مستعار رویا یادته

    طرح اون انگشتر من یادته

    پاسخ مختصر من یادته

    فال حافظ ، شب یلدا یادته

    اسمم رو گذاشتی شیدا یادته

    چیزی خواستیم از خدامون یادته

    مستجاب نشد دعامون یادته

    چشممون زدن حسودها یادته

    چشمامون شد مثل رودها یادته

    گفتی ما باید جدا شیم یادته

    گفتی باید بی وفا شیم یادته

    یه دفه ازم بریدی یادته

    خط رو اسم من کشیدی یادته

    گفتی عشق تو هوس بود یادته

    گفتی خوب بود ولی قصد بود یادته

    حلقه ،‌ من دست تو دیدم یادته

    کلی سرزنش شنیدم یادته

    چشم من به چشمت افتاد یادته

    کاری که دست دلم داد یادته

    حالا اومدم همینجا وایسادم

    که تقاضای تو رو جواب دادم

    در اوردم از دستم انگشتر رو

    جا گذاشتمش همون جا دفتر رو

    اما قول دادم به قلبم و خدا

    دیگه دل ندم به عشق آدما

    حیف شعری که نوشتم یادته

    شعر من بدم باشه زیادته

    حیف شعری که نوشتم یادته

    شعر منم بد ولی زیادته

     



  • مدیر وبلاگ: امیر حسین بلقندر(پنج شنبه 86/11/11 ساعت 1:12 عصر)

  • نظرات شما ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ایجاد وبلاگ
    [عناوین آرشیوشده]
  •  RSS 

  • خانه

  • شناسنامه

  • پست الکترونیک من

  • kashanpage

  • googel

  • yahoo


  • کاربران حاضر : 15
    بازدید امروز : 1
    بازدید دیروز : 23513
  • پیوندهای روزانه



  • مطالب بایگانی شده

  • زمستان 1386

  • درباره من

  • سکوت عشق
    امیر حسین بلقندر

  • لوگوی وبلاگ من

  • سکوت عشق

  • اشتراک در وبلاگ ما
  •  


  • لینک دوستان من


  • لوگوی دوستان من





  • اوقات شرعی
  • اوقات شرعی


  • آهنگ وبلاگ من



  • وضعیت من در یاهو

  • یــــاهـو
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن